محمدجواد طبیکبیر: چگونه ترازم را از 4600 به 7500 رساندم!
لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟
محمدجواد طبیکبیر هستم رتبهی 31 منطقه 3 رشتهی ریاضی از صالحآباد همدان (نمایندگی بهار) و در حال حاضر دانشجوی رشتهی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف هستم.
اولین تراز شما در آزمونهای کانون چقدر بود و به چند رسید؟
تابستان سال اول دبیرستان که بودیم بعد از انتخاب رشته بورسیه شدم و آمدم قلمچی. کلا نمیدونستم کنکور چیست. سوالات زیادی حل نکرده بودم. هیچ ایدهای نداشتم شروع کردم و چند آزمون اول خیلی خراب شد ترازم حدود 4600 الی 4800 میشد و خیلی روحیهی خودم را از دست دادم زیاد نمیتوانستم ترازم را بالا ببرم 6 یا 7 ماهی طول کشید که توانستم ترازم را به 6000 برسانم بعد به 7500. بین این بازه یک کارهایی کردم از جمله اینکه برخی از روشهایم را عوض کردم برخی از کتابهایم را عوض کردم روش درس خواندنم و زمان کلاسی که میرفتم را عوض کردم.
اما فلسفهی آزمون برای من اینگونه بود که تراز برایم مهم نبود اینکه نتیجه و رتبه چه میشود برایم مهم نبود مهم این است که در بازهی 2 هفتهای دانشآموزان روشها و منابع را امتحان کنند تا به یک روش و منبع خاصی که آنها را به هدفشان برساند نزدیک کند من دنبال این بودم در نتیجه کاری کردم که وقتی رسیدم به سال چهارم منابع و روشهایم را پیدا کرده باشم و بعد از آن در سال چهارم فقط به خواندن پرداختم.
اصلا چه طور شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید؟ به خواستهی خودتان ثبتنام کردید یا به پیشنهاد پدر و مادر یا دوستان؟
شهر ما طوری است که به درس و کلا ادامه تحصیل دید خوبی ندارند شاید بالاترین رتبهای که در آن شهر داشته باشیم 4رقمی بوده، به خاطر همین دانشآموزان دلسردمان میکردند ولی مدیر مدرسه آقایان بهزادی و منصوری و مدیران کانون آقایان طبی ممتاز و ساغرچی چون درسم خوب بود من را تشویق کردند که به کانون بیایم آقای طبی ممتاز با توجه به اینکه وضعیت مالی مناسبی نداشتم من را بورسیه کرد و همان اول من انتظاراتشان را برآورده نکردم اما رفته رفته افزایش تراز داشتم در نتیجه کمک اینها شد و معرفی آن ها بود.
فرض کنیم دانشآموزی در حال حاضر ترازی حدود 4500 دارد و میخواهد افزایش تراز پیدا کند ما میگوییم اول 5 نوع درس خودت را بشناس (نقطه قوت پایدار، نقطه قوت، تلنگری، نوسانی، نیاز به توجه بیشتر) و بعد نقطه قوت پایدار خودت را حفظ کن و برای 2 درس که در آن ضعیف هستی هدفگذاری کن و آن را یک یا دو واحد افزایش چند از ده بده. آیا شما هم این کار را انجام دادهاید؟
من این کار را تقریبا انجام دادم اما در یک بازهی زمانی طولانیتر
خیلیها فکر میکنند برای افزایش تراز حتما باید در یک آزمون خیلی بخوانند و به صورت یکباره از 4000 به 7000 برسند.
چقدر طول کشید از تراز حدودا 4000 به بالاتر رسیدید؟
برای رسیدن از تراز 4000 به 6200 یک سال دومی طول کشید یعنی از اول تابستان که آمدم کل سال طول کشید 200 تا 200 تا رشد کردم تازه همیشه هم بالا رفتن نبود صعود و فرود داشتم.
من دقیقا همین کار را کردم اوایل مشکلم این بود که درجا میزدم مثلا یک آزمون فیزیک نتیجهام خوب میشد ریاضی را بد میزدم بعد میرفتم ریاضی میخواندم فیزیک بد میشد و اینطوری داشتم نوسانی کار میکردم آن زمان نمیدانستم باید چه کار کنم تا اینکه پشتیبان و مدیرم به من گفتند به فکر رشد نباش آن درسهایی را که خوب هستید را حفظ کنید مثلا فیزیک و شیمی من خوب بود سعی کردم اول آنها را بخوانم و در آن بازههایی که زمان اضافه میآوردم بیشتر وقت را صرف درسی که ضعیف بودم کنم. این کار را انجام دادم ولی شاید در یکی دو هفته نتیجه نمیگرفتم ولی نامید نمیشدم. حتی با این کارها هم ممکن است نوسان پیدا کنید ولی نباید رها کنید.
هیچوقت شد که مایوس شوید؟ یا غیبت کنید؟
در مورد غیبت باید بگویم برایم نتیجه مهم نبود فقط میخواستم بیایم آنجا ببینم در چه حدی هستم.
آزمون خودش یک بازیابی است و خودم در همان زمان هم به این نتیجه رسیده بودم. مثلا یکبار 2 هفته بود که هیچی نخوانده بودم و آن آزمون جمعبندی دروس قبلی بود و تراز قبلیام هم بالا بود 6900 بود ولی باز رفتم سر جلسهی آزمون و اتفاقا ترازم 6400 شد.
نامید شدن هست که طبیعیه، سال دوم و سوم زیاد تحت فشار نبودم سال چهارم فشار روحی روانی و درسی زیادی روی من بودم درسهای 3 سال را باید مرور میکردم درس های جدید هم اضافه شده بود مشکلات خانواده هم که بود فقدان پدر و من یک برادر کوچک دارم و مادرم هم هست و حراست از خانواده به عهدهام بود و تنها مشخصهای که در این بازه به من کمک کرد این بود که اولا به خدا توکل کردم دوم اینکه رها نکردم و تا آنجا که توانستم فقط ادامه دادم با اینکه بعضی مواقع جوری بود که اگر هر کسی جای من بود رها میکرد ولی من ادامه دادم و با هر کسی هم حرف میزنم میگویم اول اینکه به خدا توکل کنید دوم این که تا انتها ادامه دهید برای کنکور هم نتیجه برایم مهم نبود تلاشم را کردم و با خودم میگفتم در حد کاری که کردم نتیجهام را میگیرم ناامیدی طبیعی است ولی مهم این است از پس آن بربیایم.
سال چهارم هم افزایش تراز داشتید؟ بخصوص در ترازهای بالاتر این افزایش سختتر میشود.
سال دوم از تراز 4600 به 6200 رسیدم و در سال سوم بیشتر همین تراز را حفظ کردم و تا 7000 رساندم. در حدود 4 ماه تابستان قبل از شروع درسهای مهر ترازم خیلی بالا بود بعد پایین آمد اول فکر میکردم مشکل از من است ولی وقتی از مدیرمان میپرسیدم میدیدم طبیعی است و میگفت نگران نباش من هم به فکر افزایش تراز نبودم و با خودم میگفتم همینکه میتوانم ترازم را ثابت نگه دارم خودش خیلی خوب است.
گاهی ترازم خیلی بالا میرفت و گاهی هم افت میکرد ولی بین 6200 تا 7000 ثابت ماند و یک بازهای هم در وسطها 6000 شد و 1000 واحد افت تراز داشتم.
هنگامی که تراز شما به طور ناگهانی افت کرد عکس العمل دیگران و خودتان چگونه بود؟
موج منفی به سمت من آمد ولی من مطمئن بودم توانایی اش را دارم و میتوانم دوباره خودم را بالا بکشم ولی در کل موج منفی خواه ناخواه اثر خودش را میگذارد ولی توانستم به حالت عادی برگشتم و فقط همان یک بار شد و سریع به مرور دوباره بهتر شدم.
آیا برای این افزایش تراز، تغییر روش یا تغییر منابع یا استفاده از منابع جدید داشتید؟
من خودم به دوستانم هم که سال پایینی هستند میگویم زودتر به کانون بیایند که این تغییر روش و منابع را سالهای پایه که خودم انجام دادم انجام دهند و سال چهارم روشی را عوض نکنند من سال چهارم روش یا منبعی عوض نکردم چون قبلا انجام داده بودم چون سال چهارم دیگر زمان ندارند تا بتوانند روشی را تغییر بدهند این گونه بود که من این موارد را قبلا پیدا کرده بودم.
شناخت روی درسها و روشهایتان داشتید؟ مثلا آیا میدانستید در هر درس چه روشی برای شما بهتر است؟ به نوعی فراشناخت داشتید؟
من خیلی حافظهام قوی نیست در ذهنم نگه نمیداشتم سعی میکردم در دفتر برنامهریزی ام که آن را خیلی خاص پر میکردم بنویسم مثلا وقتی درسی را زیاد زدم به خاطر چه کاری بود یا از کدام روش استفاده کردم مینوشتم که بدانم چرا افزایش تراز داشتم و شناخت داشتم کجا قوی و کجا ضعیف هستم. زیاد هم نگران اینکه به مباحث برسم نبودم.
قبل از اینکه کانون آزمونها را آغاز کند به برنامه راهبردی نگاه میکردم میدیدم یک مبحث را حداقل 4 بار یا 5 بار میخوانیم در نتیجه نگران رساندن نبودم برای درسهایی که ضعیف بودم شاید یکی دو آزمون اول نتیجه نمیگرفتم ولی میدانستم با توجه به ایستگاههای جبرانی جای جبران هست و برای آن هم نگران نمیشدم.