در یک فاصله زمانی 20 ساله از 1950 تا 1970 کل خریدهای تسلیحاتی ایران از آمریکا به یک میلیارد دلار هم نرسید ولی بین 1970 تا 1978 میلادی یعنی فقط در عرض 8 سال آخر سلطنت شاه میزان خرید سلاح از آمریکا آنقدر سریع افزایش یافت که به رقم نجومی 19 میلیارد دلار بالغ شد (1) بخش معتنابهی از این سلاحها از آمریکا خریداری می‌شد و اصولا کار تجهیز و مسلح کردن ارتش شاهنشاهی بر عهده آمریکائیها بود . از ابتدای دهه پنجاه و مشخصا از سال 1350 ایران تبدیل به بزرگترین خریدار تجهیزات نظامی از آمریکا شد . روند تصمیم گیری در باره خرید اسلحه نیز چندان دشوار و پیچیده نبود . در گزارش کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا در بخش فروش تسلیحات به ایران آمده است :

فرآیند تصمیم گیری دفاعی در ایران نسبتا ساده است . شاه در مورد کلیه خریدهای عمده تصمیم گیری می‌کند و معاون وزیر جنگ او ژنرال نیروی هوایی حسن طوفانیان این تصمیمات را به اجرا می‌گذارد (2) . فردوست نیز در این باره می نویسد :

این تصور که نوع سلاحها و کشور سازنده اسلحه و کمپانی فروشنده سلاح را طوفانیان تعیین می‌کرد تصور صحیحی نیست . چه نوع سلاح ، به چه تعداد ، از کجا ، همه و همه توسط محمدرضا دیکته می شد و طوفانیان تنها مجری بسیار خوبی بود (3) .

البته صرفنظر از طوفانیان ، شاه از سوی مشاوران نظامی و مورد اعتماد دیگری چون منوچهر خسرو داد ، غلامعلی اویسی ، امیر حسین ربیعی و نعمت الله نصیری نیز احاطه شده بود (4) فردوست می نویسد :

رویه این بود که رئیس ستاد ارتش از طریق متخصصین ستاد ، فرماندهان سه نیرو (زمینی ، هوایی ، دریایی) و بخصوص فرمانده نیروی هوایی در دوران فرماندهی ارتشبد خاتمی ، فرمانده ژاندارمری و رئیس شهربانی از روی کاتالوگ‌ها ، و در مورد سلاحهای سبک از روی نمونه های ارسالی از سوی شرکت سازنده ، و همچنین شخص طوفانیان موضوع خرید را طرح می‌کردند و تعداد را نیز همین مقامات به محمدرضا پیشنهاد می‌دادند (5)

طوفانیان نیز در این باره اظهار می دارد :

انتخاب بر اساس تحقیق روی لوازم مورد نظر ، وسایل مورد نظر و جنبه های سیاسی و اقتصادی صورت می‌گیرد و تصمیم نهایی انتخاب هر سیستم با شاهنشاه آریامهر است . شاهنشاه آریامهر در مقام رهبر و فرمانده کل قوا انتخاب نهایی را انجام می دهند (6)

بدون تردید شاه با نمایندگانی پیوند داشت و از خلال ارتباط با آنان توصیه می‌شد که چه سلاحهایی را خریداری کند . همان‌گونه که در کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا نیز آورده شد ، دولت و دیگر رجال و مقامات ذی نفوذ کشوری و لشکری هیچ گونه دخالتی در این امور نداشتند . ارتشبد فریدون جم (7) فرزند محمود جم و همسر اول شمس پهلوی که از سال 1348 تا 1350 ریاست ستاد ارتش را بر عهده داشت در گفت و گوی خود با مجموعه داستان انقلاب به روایت بی.بی.سی اظهار می دارد :

اعلیحضرت شخصا ساز و برگ نظامی مورد نظر را انتخاب می‌کرد و دستور خرید آن را به طوفانیان می داد . نه وزارت جنگ کنترلی داشت و نه ستاد بزرگ ارتش‌داران. اعلیحضرت بود و بانک مرکزی و ارتشبد طوفانیان و سفارت آمریکا . اصلا ارتش اطلاعی نداشت ....(8)

پی نوشت :

1 – فریدون هویدا ، سقوط شاه ، تهران ، انتشارات اطلاعات ، 1365 ، ص 98

2 – ماروین زونیس ، شکست شاهانه ، روانشناسی شخصیت شاه ، ترجمه عباس مخبر ، انتشارات طرح نو ، 1370 ، ص 15

3 – ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، ج 1 ، ص 219

4 – شیر و عقاب ، روابط بد فرجام ایران و آمریکا ، ص 321

5 – ظهور و سقوط ، همان .

6 – روزنامه اطلاعات مورخ 25 بهمن 1354

7 – ارتشبد فریدون جم (متولد 1293) در سال 1357پیشنهاد بختیار آخرین نخست وزیر شاه مبنی بر پذیرش وزارت دفاع را رد کرد.

8 – تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی (مجموعه برنامه داستان انقلاب به روایت بی.بی.سی) ، به کوشش ع. باقی. قم ، انتشارات تفکر ، 1373، صص 248 – 247

سراب یک ژنرال، بازشناسی نقش ارتشبد طوفانیان در حاکمیت پهلوی دوم، صفاءالدین تبرائیان، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ، 1377 ص 56 تا 60