ندیدم شهی در دلارایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو
تو خورشیدی و ذره پرورترینی
فدای سجایای زهرایی تو
نداری خماری به مشتاقی من
ندیدم نگاهی به صهبایی تو
نداری خرابی به بی تابی من
ندیدم سبویی به مینایی تو
نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری خماری به مشتاقی من
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو
امید غریبانه تنها کجایی ؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی ؟
تجلی طاها ، گل اشک مولا
دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم
گرفتار گودال خونین
گرفتار غم های زینب
سیه پوش قاسم
عزادار اکبر گل باغ لیلا
پریشان دست علمگیر سقا
نفس های سجاد
نواهای باقر
دعاهای صادق
کس بی کسی های شب های کاظم
حبیب رضا و انیس غریب جوادالائمه
تمنای هادی
عزیز دل عسگری
پس نگارا بفرما کجایی؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم بدون ولای ات صفایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس خراب است و ویران ، بهایی ندارد
مرا در کمندت بیفکن که دیگر گرفتار عشقت رهایی ندارد
خوشا آنکه غیر از ظهورت نگارا ، شب قدر ، دیگر دعایی ندارد
یداللهی و حق به جز دست مشکل گشای تو مشکل گشایی ندارد
غلام توام از ازل تا قیامت ، که این بندگی انتهایی ندارد
بیـــــــــــــا تا جوانم بده رخ نشــــــــانم ، که این زندگانی وفایی ندارد