اخلاق الهی (دینی) عهده‌دار شکل و سامان دهی ارزش‌های حاکم بر رابطه انسان با آفریدگار خویش‌است.
از دیدگاه قرآن، انسان، آفریده خداوند است و نشان بندگی او را از همان آغاز وجودش دارد. خدا هنگام آفرینش انسان بر ربوبیّت خود از فرزندان آدم گواهی گرفته است: «و‌اِذ اَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی ءادَمَ مِن ظُهورِهِم ذُرِّیَّتَهُم و اَشهَدَهُم عَلی اَنفُسَهِم اَلَستُ بِرَبِّکُم قالوا بَلی شَهِدنا». [۳۲]

الزامات بین رابطه انسان با پروردگار
رابطه انسان با ربّ خویش، الزام‌های خاصّی دارد.

←← ایمان
مهمّ‌ترین آن‌ها ایمان به خداوند است. قرآن نخستین پند لقمان را به فرزند خویش، شرک نورزیدن به خدا نقل کرده؛ زیرا شرک، ستمی بزرگ است: «و‌اِذ قال لُقمـنُ لاِبْنهِ و هُوَ یَعِظُهُ یـبُنَیَّ لاتُشرِک بِاللّهِ اِنَّ الشِّرکَ لَظُلمٌ عَظیم». [۳۳]
ایمان که تسلیم قلبی آدمی به خداوند است، گوهر فضیلت‌های دینی به‌شمار می‌رود. آی عنوان پیوند ات بسیاری، انسان‌ها را به ایمان به خداوند ، معاد، رسالت و دیگر امور غایی و الهی فرا می‌خوانند.
ایمان، روح رستگاری آدمی است و بدون آن، عمل صالح فایده محدودی دارد و راه به رستگاری ابدی نمی‌برد. در قرآن کریم تقریباً همه‌جا، عمل‌صالح به ایمان عطف شده است تا نشان‌دهد که سعادت ابدی بدون ایمان به‌دست نمی‌آید.

←← توکّل
توکّل که چیزی بیش از اصل ایمان، و نشان اعتماد فوق‌العاده به مشیّت الهی است، یکی دیگر از فضیلت‌هایی شمرده می‌شود که در رابطه انسان با خدای خود ظهور و بروز می‌یابد: «قُل لَن یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنا هُوَ مَولـنا و عَلَی اللّهِ فَلیَتَوکَّلِ‌المُؤمِنون». [۳۴]

←← عبادت
عبادت و تعظیم شعایر دینی نیز جزو فضیلت‌هایی است که در رابطه انسان با خدای خود مجال ظهور می‌یابد: «قُل اِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی و مَحیایَ و مَماتی لِلّهِ رَبِّ العـلَمین». [۳۵]

←← خشیت
خشیت و خداترسی، از عناصر ارزش‌مند روحی است که در ارتباط انسان با جلال و جبروت الهی ظهور می‌یابد: «مَن خَشِیَ الرَّحمـنَ بِالغَیبِ و جاءَ بِقَلب مُنیب»؛ [۳۶]چنان‌که محبّت شدید به خدا نیز از عناصر ارزش‌مند دیگری است که در سایه ایمان به وی برای انسان حاصل می‌شود: «والَّذینَ ءامَنوا اَشُدُّ حُبًّا لِلّهَ». [۳۷]
آثار و نتایجی که در زمینه ارتباط انسان با خدا به‌دست می‌آید، بسیار است و هر کدام در جای خود در این دائرة‌المعارف مورد بحث قرار می‌گیرد.

وجه تمایز اساسی اخلاق دینی از اخلاق غیر دینی
این فضیلت‌ها، وجه تمایز اساسی اخلاق‌های دینی از اخلاق‌های غیر دینی است؛ زیرا ارتباط انسان با خدا و غایات اصلی هستی چیزی است که اخلاق‌های غیر دینی به عمد یا به سهو آن را نادیده گرفته‌اند؛ ازاین‌رو نسخه اخلاقی آن‌ها حدّاکثر به‌کار سامان دادن زندگی این عالم می‌خورد و به زندگی آخرتی راهی ندارد.
مهمّ‌تر آن‌که اخلاق‌های دینی با دادن صبغه الهی به همین فضیلت‌های معمول، آن‌ها را تقدّس بخشیده، وسیله تقرّب به خداوند که اساس رستگاری است، قرار می‌دهند.
در این نگاه، تعاون اجتماعی، تواضع و‌... و هر کار نیک دیگری رنگ و روی دینی می‌گیرد و مورد ستایش الهی و مایه جلب رضایت خداوند می‌شود؛ بنابراین، مکارم اخلاقی افزون بر ارزش ذاتی، زمینه‌ساز رضایت و ستایش خداوند نیز هست. گرامی‌ترین انسان‌ها نزد خداوند، خویشتن‌دارترین آن‌ها است. [۳۸]خدا عدالت‌پیشگان [۳۹]و نیکوکاران [۴۰]را دوست دارد.
اخلاق از دیدگاه قرآن حتّی آن‌جا که به تنظیم رابطه انسان با خود یا جامعه می‌پردازد می‌تواند صبغه الهی و دینی داشته باشد و این به نیّت خالص الهی در انجام آن‌ها مشروط است و هر چه نیّت انسان خدایی‌تر باشد، پاداش آخرتی بیش‌تر است. [۴۱]